زائر 8 ساله پیاده امام رضا (ع) شفا یافت
پسر بچه هشت ساله شیروانی که قادر به تکلم نبوده و با پای پیاده عازم زیارت مرقد مطهر امام رضا(ع) بود پس از سالها شفا یافت.
موضوعات مرتبط: داستانهای عبرت آموز
پسر بچه هشت ساله شیروانی که قادر به تکلم نبوده و با پای پیاده عازم زیارت مرقد مطهر امام رضا(ع) بود پس از سالها شفا یافت.
از امام صادق علیه السّلام روایت شده که هر کس سوره «عم یتساءلون» را هر روز بخواند.(البته به فرموده آیت الله بهجت(ره) بعد از نماز صبح) زیارت بیت الله نصیب او می گردد.۱
امام صادق علیه السّلام فرمود: هر کس سوره «حج» را در طی سه روز هر روز بخواند در همان سال به حج مشرف خواهد شد و چنانچه در سفر حج بمیرد، از اهل بهشت خواهد بود. ۲
هم چنین آن حضرت علیه السّلام می فرماید: هر کس ذکر «ماشاءالله» را در یک مجلس هزار مرتبه بگوید به حج مشرف خواهد و چنانچه همان سال نتواند برود خداوند متعال عمر او را چنان طولانی خواهد کرد تا آنکه روزی او گردد.۳
هر روز
شیطان لعنتی
خط های ذهن مرا
اشغال می کند
هی با شماره های غلط
زنگ می زند آن وقت
من اشتباه می کنم و او
با اشتباه دلم
حال می کند
دیروز یک فرشته به من می گفت :
تو گوشی دل خود را
بد گذاشتی
آن وقت ها که خدا به تو می زد زنگ
آخر چرا جواب ندادی
چرا برنداشتی ؟
یادش بخیر
آن روز ها
مکالمه با خورشید
دفترچه های کوچک ذهنم را
سرشار خاطره می کرد
امروز پاره است
آن سیم ها که دلم را
تا آسمان مخابره می کرد
اما
با من تماس بگیر خدایا
حتی هزار بار
وقتی که نیستم
لطفا پیام خودت را
روی پیام گیر دلم بگذار
عرفان نظرآهاری از کتاب " روی تخته سیاه جهان با گچ نور بنویس "
فرشته فراموش کرد.
فرشته تصمیمش را گرفته بود. پیش خدا رفت و گفت:
خدایا، می خواهم زمین را از نزدیک ببینم. اجازه می خواهم و مهلتی کوتاه. دلم بی تاب تجربه ای زمینی است.
خداوند درخواست فرشته را پذیرفت.
فرشته گفت: تا بازگردم بال هایم را اینجا می سپارم؛ این بال ها در زمین چندان به کار من نمی آید.
خداوند بالهای فرشته را بر روی پشته ای از بال های دیگر گذاشت و گفت: بال هایت را به امانت نگاه می دارم، اما بترس که زمین اسیرت نکند، زیرا که خاک زمینم دامنگیر است.
فرشته گفت: بازمی گردم، حتما بازمی گردم. این قولی است که فرشته ای به خداوند می دهد.
فرشته به زمین آمد و از دیدن آن همه فرشته ی بی بال تعجب کرد. او هر که را می دید، به یاد می آورد. زیرا او را قبلا در بهشت دیده بود. اما نمی فهمید چرا این فرشته ها برای پس گرفتن بالهایشان به بهشت بر نمی گردند.
روزها گذشت و با گذشت هر روز فرشته چیزی را از یاد برد. و روزی رسید که فرشته دیگر چیزی از آن گذشته ی دور و زیبا به یاد نمی آورد؛ نه بالش را و نه قولش را.
فرشته فراموش کرد. فرشته در زمین ماند.
فرشته هرگز به بهشت برنگشت.عرفان نظر آهاری
ا
راستى چه قدر عجيب است و چه لطف و كرامتى است، كسى كه همه عمر را به كفر و روگردانى از حق گذرانده و لحظهاى ياد خدا نبوده و عملى برابر با خواسته الهى از او سر نزده، به محض برخورد با هدايت و قبول ايمان، تمام گذشته او به احترام اين ارتباط آمرزيده شده و مورد عنايت حق قرار مىگيرد. به طورى كه اگر در حال ايمان آوردن بميرد اهل بهشت است؟! آه راستى چگونه به چنين خدايى نبايد اميد بست؟
در آثار اسلامى آمده است:
حضرت ابراهيم عليه السلام آتشپرستى را به مهمانى دعوت كرد. هنگام خوردن غذا به او فرمود: اگر مسلمان شوى در غذا مهمان من خواهى بود. آن مردِ گبر از جا برخاست و از خانه ابراهيم بيرون رفت. خطاب رسيد: ابراهيم! غذايش ندادى مگر به شرط تغيير مذهبش امّا من هفتاد سال است او را با كفرش روزى مىدهم. ابراهيم به دنبال او رفت و وى را به خانه آورد و برايش سفره طعام حاضر كرد، گبر به ابراهيم گفت: چرا از شرط خود پيشمان شدى؟ ابراهيم داستان حضرت حق را براى او گفت. آتشپرست فرياد برآورد: اينگونه خداوند مهربان با من معامله مىكند؟ ابراهيم! اسلام را به من تعليم كن، سپس قبل از خوردن غذا به خاطر آن لطف و عنايت حق مسلمان شد.
ترجمه : بنده ديگرى مباش ، كه خدا،تو را آزاده آفريده است .
شرح : خداوند، انسان را به صورتموجودى آزاد،و داراى شخصيت وعزت نفس آفريده شده است . و به او عقل و شعور، و نيروى درك و دريافت ، و قدرت اراده بخشيده است ، تا انديشه خود را به كاراندازد، از نيروى بدنى خود استفاده كند، و باقدرت فكر، و تن دادن به كار و تلاش ، در كمالآزادى و سربلندى ، زندگى شرافتمندانه يى را دنبالكند. در آفرينش خدا، هيچ انسانى از ديگرى برتر و باارزش تر، يا كمتر و بى مقدارتر نيست . بنابر اين ، هيچ انسانى حق نداردكه ديگران را بنده خود سازد، و هيچ انسانهم حق ندارد خود را به صورت بنده ديگران در آورد. زيرا بندگى ، تنها در برابر خداوند متعال شايسته است ، و جز خدا،هيچكس شايسته آن نيست كه انسانى ، در برابرش، خود را دچار ذلت و زبونى كند و مانند بنده ناتوان و بيمقدارى ظاهر شود.
البته كسى كه عزت داشته باشد، و ارزش انسانى خود را بشناسد، به آزادى گرانقيمتى كه خداوند به او ارزانى داشته ،احترام خواهد گذشت . چنين فردى ، هميشه به نيروىفكر و قدرت كار و تلاش خود متكى خواهد بود، به آنچه در يك زندگى شرافتمندانه نصيبش ميشود قناعت خواهد كرد، و درنتيجه ، همواره سربلند و آزاد خواهد زيست .
اما افراد ذليل و بى شخصيتى هم پيدا مى شوند، كه به خاطر مال دنيا، در برابر ثروتمندان يا صاحبان مقام وقدرت ، به زانو مى افتند، سر تعظيم فرودمى آورد، و بصورت بنده يى ذليل و بى ارزش ظاهر مى شوند، تا شايد از ثروت و مقام آن افراد بهره يى ببرند و بيش از حدلياقت خود، مالو مقامى بدست آورند.
امام عليه السلام ، اينگونه افراد را نكوهش مى كند و به همه مسلمانانهشدار مى دهد كه : مبادا آزادى و ارزش انسانىخود را، كه خداوند به شما ارزانى داشته است ، پايمالكنيد و به طمع مال و مقام ، در برابر انسانى همچون خودتان ، بندگى كنيد، زيرا خداوند، همه انسانها را آزاد و يكسان آفريده است .
عدالت ميان فرزندان پيامبر اكرم صلی الله علیه وآله :
إنَّ اللّه َ تَعالى يُحِبُّ أن تَعدِلوا بَينَ أولادِكُم حَتّى فِي القُبَلِ؛
خداوند متعال ، دوست دارد كه ميان فرزندانتان
عدالت ورزيد ، حتّى در بوسيدن
زيارت و شفاعت | ||||||||||||||
امام رضا سلام الله علیه : | ||||||||||||||
ما زارَني أحَدٌ مِن أولِيائي عارِفاً بِحَقّي إلّا شُفِّعتُ لَهُ يَومَ القِيامَةِ؛ | ||||||||||||||
هيچ يک از دوستانم مرا با شناختِ حقّم زيارت نمىكند مگر اين كه در روز قيامت شفاعتم از او پذيرفته مىشود | ||||||||||||||
میزان الحکمه: ج5، ص125، ح8175 |
به گزارش خبرگزاری مهر، خانمها (ن- و) (و- ز) و آقای (الف- ص) از صابئیان مقیم شهر اهواز با حضور در دفتر آیت الله حیدری، نماینده مردم خوزستان در مجلس خبرگان رهبری و امام جمعه موقت اهواز با قرائت شهادتین به دین مبین اسلام و مذهب تشیع گرویدند. آقای(الف- ص) تشرف به اسلام و انتخاب مذهب شیعه را تاثیرپذیری از عزادارای های امام حسین(ع) دانست و گفت: مشاهده مردم عزادار در ایام محرم که با شکوه هرچه تمام به سوگواری در معابر و خیابانها می پرداختند، موجب شد تا مجذوب چنین عشق و ارادت به امام و پیشوای شیعیان شوم.
وی عنوان کرد: مشاهده این عزاداری ها زمینه فکری لازم برای مطالعه درخصوص اسلام به ویژه مکتب تشیع را فراهم کرد تا اینکه با یکی از عزاداران آشنا شدم و به همراه وی به دفتر امام جمعه آمدم تا شیعه شدن خود را اظهار کنم. آقای(الف- ص) با تاکید بر اینکه با انتخاب نام مبارک «محمد امین» برای خود به دنبال ادامه راه و هدف آن پیشوای بزرگ جهان اسلام هستم، گفت: امیدواریم با تشرف به اسلام و آشنایی با آموزه های الهی و نجاتبخش این دین سعادت بخش مسیر صحیح زندگی را بپیمایم. همچنین آیت الله حیدری در سخنانی با قدردانی از این اقدام ارزشمند گفت: شکوه عزاداری ها و سوگواری های ایام محرم در رثای سرور و سالار شهیدان دل هر عاشق و دلسوخته ای را نسبت به حقایق روشن می کند، و اساسا اباعبدالله الحسین(ع) خود را فدای انسانیت و زنده ماندن دین اسلام که تنها منبع صحیح رسیدن به تعالی انسانی است، کرد.
صابئین یکی از ادیانی که پیروانش در اسلام از اهل کتاب شمرده شده اند و قرآن کریم در سه جا صابئین را در کنار مجوس و یهود و نصاری قرار داده است. صابئین، حضرت یحیی(ع) را پیامبر اختصاصی خود دانسته و ستارگان را مقدس می دانند. مراسم دینی صائبین در کنار رودخانه کارون در اهواز
صابئین قائلند که دین شان، مخصوص خود آنها بوده و حضرت یحیی فقط برای نجات آنها مبعوث شده است؛ از این رو به پنهان کردن آئین خود اصرار میورزند و دین خود را تبلیغ نمیکنند. همچنین هر از چند گاهی افرادی از سایر ادیان، تشرف خود را به اسلام و مکتب تشیع در اهواز اعلام می دارند. |
|
كم من اءكله منعت اءكلات . ح /171
ترجمه :بسا كه يك خوردن چيزى ، تو را از خوردن بسيارى از خوردنيهاى ديگر، محروم مى كند.
شرح :گاهى كسى را مى بينيم كه سر سفره ، به غذائى ميرسد كه با وضع مزاجى آن روز او سازگار نيست و نبايد از آن بخورد. اما او نميتواند از هوس خوردن جلوگيرى كند، و از آن غذائى ناسازگار ميخورد، و چند ساعت بعد، به بستر بيمارى مى افتد. يا گاهى ، كسى ديگرى را مى بينيم ، كه ناراحتى مزاجى ندارد، ولى در خوردن غذا، چنان افراط و زياده روى ميكند كه بيمار مى شود.
در هر حال ، اينگونه افراد، بخاطر آن كه نتوانسته اند شكم خود را نگاه دارند چنان بيمار و نزار ميشود، كه تا مدتها از خوردن بسيارى از غذاها و ميوه ها و خوراكى ها محروم ميشوند. و ته دستور پزشك با چند روز، جز غذائى ساده ، نميتوانند به چيز ديگرى لب بزنند.
در حاليكه اگر آن يكى ناپرهيزى نميكرد، و اين يكى به افراط و زياده روى نمى پرداخت هر دو، در روزهاى بعد نيز ميتوانستند از هر نوع خوراكى استفاده كنند، و ناچار از تحمل چند روز پرهيز و محروميت نمى شدند.
اين سخن امام عليه السلام ، به ما مى آورد كه : در هر كارى ، بايد به عاقبت آن هم بينديشيم و صلاح خود را تشخيص دهيم . يعنى اگر ديديم ، در كارى ، با يكبار استفاده كردن ، چندين استفاده بعدى را از دست ميدهيم ، بايد از انجام آن كار خوددارى كنيم .
امروز کسی از من پرسیدچند سال داری
گفتم روزهای تکراری زندگیم را که خط بزنم
کودکی چند ساله ام !!!
شفای مریض در حرم حضرت ابوالفضل(ع)
به گزارش مرآت به نقل از مشرق،به گفته یکی از حاضران در حرم حضرت ابوالفضل(ع) این پسر بچه فلج پس از شفا به روی پاهای خود ایستاده و از میان جمعیت به سمت حرم حضرت ابوالفضل(ع) حرکت کرده است.
خادم حرم حضرت ابوالفضل(ع) می گوید: این کودک ۷ ساله از کشور بحرین است و مثل هزاران بیماری که در اینجا سلامتی خود را به دست میآورند، او هم شفا گرفته است.
الهی
چهل روز گذشت.
اما چهل سال دیگر چهارصد سال،... هم بگذرد،
صدای «هل من ناصر»
تو بی جواب نخواهد ماند.
روزگار این چنین نخواهد ماند
دولتِ ظالمین نخواهد ماند
قرن ها می روند و می آیند
پرچمت بر زمین نخواهد ماند
اربعین یعنی گذشت چهل روز از مصیبت جانگداز شهادت سرور و سالار شهیدان.. چرا فقط برای امام حسین علیه السلام روز اربعین تعیین شده و برای امامان دیگر و حتی پیامبر اکرم صلی اللَّه علیه و آله، مراسم روز اربعین نداریم؟
برای توضیح جواب این سؤال، به این مطالب توجه کنید:
۱) فداکاریهای امام حسین علیهالسلام، دین را زنده کرد و نقش او در زنده نگه داشتن دین اسلام، ویژه و حائز اهمیت است. این فداکاریها را باید زنده نگه داشت؛ چون زنده نگه داشتن دین اسلام است. گرامیداشت روز عاشورا و اربعین، در حقیقت زنده نگه داشتن دین اسلام و مبارزه با دشمنان دین است.
۲) مصیبت حضرت امام حسین علیهالسلام، برای هیچ امام و پیامبری پیش نیامده است. مصیبت امام حسین علیهالسلام، از همه مصیبتها بزرگتر و سختتر بود. اگر عامل دیگری هم در کار نبود، همین عامل کافی است که نشان بدهد چرا برای امام حسین علیهالسلام بیش از امامان دیگر و حتی بیش از پیامبر اسلامصلیاللَّهعلیهوآله عزاداری میکنیم و مراسم متعددی برپا میکنیم.
۳) در ماه محرم سال ۶۱ ق. امام حسین علیهالسلام، فرزندان، خویشان و یاران آن حضرت را کشتند و اسیران کربلا را به کوفه و شام بردند و همین اسیران داغدیده، روز اربعین شهادت امام حسین علیهالسلام و یارانش، به کربلا رسیدند و همه مصائب روز عاشورا در آن روز تجدید شد و آن روز، روز سختی برای خاندان پیامبر بود.
۴) دشمنان اسلام با به شهادت رساندن امام حسین علیهالسلام، قصد نابود کردن دین اسلام را داشتند. دشمنان امام حسین علیهالسلام تلاش کردند تا حادثه کربلا، به کلی فراموش شود و حتی کسانی را که برای زیارت امام حسین علیهالسلام میآمدند، شکنجه میکردند و میکشتند. در زمان متوکل عباسی، همه قبرهای کربلا را شخم زدند؛ مزرعه کردند و مردم را از آمدن برای زیارت قبر امام حسین علیهالسلام، منع کردند. شیعیان هم برای مقابله با اینها، از هر مناسبتی استفاده میکردند که یکی از این مناسبتها، حادثه روز اربعین است.
۵) یکی از نشانه های مؤمن، زیارت امام حسین علیهالسلام در روز اربعین است. از حضرت امام حسن عسکری علیهالسلام روایت شده است که علامتهای مؤمن پنج چیز است؛ پنجاه و یک رکعت نماز فریضه و نافله در شبانهروز، زیارت اربعین، انگشتر به دست راست کردن، پیشانی بر خاک نهادن در سجده و بسم الله را بلند گفتن۱ و یکی از وظایف شیعیان را اهتمام به زیارت اربعین بر شمردهاند.
شيخ محمد حسن انصارى اخوى زاده و داماد سرآمد فقها، شيخ مرتضى انصارى داراى چند فرزند بود، سومين فرزند ايشان ((شيخ مرتضى )) معروف به شيخ كبير از اهل علم و فضل بود و در نجف به سر مى برد، وى در سال 1289 ه به دنيا آمد، و در سال 1322 ه در دزفول در سن 33 سالگى فوت نمود، اين شيخ جليل القدر حرص و ولع ويژه اى نسبت به خواندن زيارت عاشورا در صبح و شب داشت ، پس از مرگش بعضى از يارانش او را در عالم خواب ديدند، از او پرسيدند: بهترين و نافع ترين اعمال آنجا كدام است ؟ در پاسخ سه بار فرمود: زيارت عاشورا.(11)
زيارت عاشورا و برطرف شدن دشواريها
يكى از علماى معروف شهر اصفهان در يادداشتهاى خود مى گويد: يكى از شبها در خواب به من الهام شد تا به فرد محترمى از اهالى شهر اصفهان كه نام او را نياورده مبلغ 45000 تومان بدهم ، و در صبح روز دوم در انجام آنچه در خواب به من دستور داده شده بود متحير شدم كه آيا آنچه را كه در خواب درك نموده بودم صحيح بوده يا خير، از مقدار اندوخته خود نيز بى خبر بودم . وقتى آنها را شمردم 45000 تومان بود به دكان آن مرد محترم رفتم (من او را مى شناختم وى صاحب دكان كوچكى بود) آنجا دو نفر را در مقابل دكانش ديدم در اولين فرصتى كه يافتم به صاحب دكان گفتم : با تو كارى دارم ، تقاضا دارم با من به مكانى بيايى و سريع باز گرديم ، او را به مسجد النبى واقع در خيابان ((جى )) بردم . كارگران و بنايان در مسجد مشغول تعمير بودند، در يكى از گوشه هاى مسجد رو به قبله نشستيم ، به او گفتم : به من امر شده غم و غصه و مشكلى را كه هم اكنون در آن به سر مى برى از تو برطرف كنم ، از تو مى خواهم مشكلت را برايم بازگو كنى ، به او بسيار اصرار كردم ، ليكن از گفتن سرباز زد، سرانجام مبلغ را به وى دادم ، ولى مقدار آن را به او نگفتم ، مرد گريان شد و گفت : من مبلغ 45000 تومان مقروضم ، نذر كردم هر روز صبح به مدت چهل روز بعد از نماز صبح زيارت عاشورا بخوانم ، و امروز آخرين آن را خواندم .(10)
از اميرالمؤمنين علیه السلام از «علم» سؤال شد، فرمودند: چهار كلمه است:
خداوند را به اندازهای که به او نیازمندی، عبادت کنی.
او را به اندازهای که طاقت تحمل آتش را داری، معصیت کنی.
برای دنیایت به اندازهای که در آن عمر داری، کار کنی
و برای آخرتت به اندازهای که در آن باقی میمانی، عمل کنی.
لقمان فرزندش ناتان را خطاب قرار داد و گفت: فرزندم همیشه شکر خدا را به جای آور، برای خدا شریک قائل مشو، زیرا مخلوقی ضعیف و محتاج را با خالقی عظیم و بی نیاز برابر نهادن، ظلمی بزرگ است.
فرزندم: اگر عمل تو از خردی چون ذره ای از خردل در صخره های بلند کوه یا آسمانها و یا در قعر زمین مخفی باشد از نظر خدا پنهان نخواهد بود و در روز رستاخیز در حساب اعمال تو منظور خواهد شد و به پاداش و کیفر آن خواهی رسید.
فرزندم: نماز را به پای دار! تا ارتباط تو با خدا محکم گردد و از ارتکاب فحشا و منکر مصون باشی و چون به حد کمال رسیدی، دیگران را به معروف و تهذیب نفس و تزکیه روح دعوت و رهبری کن و در این راه در مقابل سختی ها، صبور و شکیبا باش.
فرزندم: نسبت به مردم تکبر مکن و به دیگران فخر مفروش که خدا مردم خودخواه و متکبر را دوست ندارد. خود را در برابر ایشان زبون مساز که در تحقیرت خواهند کوشید، نه آنقدر شیرین باش که ترا بخورند و نه چندان تلخ باش که به دورت افکنند.
فرزندم: در راه رفتن نه به شیوه ستمگران گام بردار و نه مانند مردم خوار و ذلیل، و به هنگام سخن گفتن آهسته و ملایم سخن بگو زیرا صدای بلند، بیرون از حد ادب و تشبه به ستوران - ستوران- است.
فرزندم: از دنیا پند بگیر و آن را ترک نکن که جیره خوار مردم شوی و به فقر مبتلا گردی و تا آنجا خود را در بند و گرفتار دنیا نکن و در اندیشه سود و زیان آن فرو مرو که زیانی به آخرت تو برسد و از سعادت جاودان بازمانی!
فرزندم: دنیا دریای ژرف و عمیقی است که دانشمندان فراوانی را در خود غرق کرده است پس برای عبور از این دریا، کشتی از ایمان و بادبانی از توکل فراهم کن و برای این سفر توشه ای از تقوی بیندوز، و بدان و آگاه باش که اگر از این راه پر خطر برهی، مشمول رحمت شده ای و اگر در آن دچار هلاک شوی به غرقاب گناهانت گرفتار گشته ای.
فرزندم: در زندان شب و روز زمانی را برای کسب علم و دانش منظور کن و در این راه با دانشمندان همدم و همراه شو و در معاشرت با آنها شرط ادب را رعایت کن و از مجادله و لجاج بپرهیز تا تو را از فروغ دانش خود محروم نسازند. فرزندم: هزار دوست اختیار کن و بدان که هزار رفیق کم است و یک دشمن میندوز و بدان که یک دشمن هم زیاد است.
فرزندم: دین مانند درخت است. ایمان به خدا آبی است که آن را می رویاند. نماز ریشه آن، زکات ساقه آن، دوستی در راه خدا شاخه های آن، اخلاق خوب برگ های آن و دوری از محرمات، میوه آن است. همانطور که درخت با میوه ی خوب کامل می گردد، دین هم با دوری از اعمال حرام تکمیل می شود.
موفقیت به افراد برگزیده تعلق ندارد؛ موفقیت متعلق به شماست، اگر می خواهید به دنبال آن بروید.موفقیت را هیچ جا پخش نمی کنند، شما باید آن را بدست آورید، ولی نه با زور. اگر از درون فرد موفقی شوید می توانید موفقیت را بدست آورید.
هفت کلید موفقیت که زندگی انسان را تغییر می دهند عبارتند از:
1. جرأت انجام کار را داشته باشید.
دیل کارنگی می گوید: "کسی به بعیدترین نقطه می رسد که می خواهد کاری را انجام دهد و جرأت انجامش را دارد. قایق اطمینان از ساحل دور نمی شود".
آیا جرأت انجام کارهای غیرممکن را دارید؟ هیچ وقت نباید در زندگیتان زمانی باشد که شما سعی بر انجام غیرممکن نداشته باشید. غیرممکن ها هستند که شما را پرورش می دهند و به شما آن چیزی را نشان می دهند که باید به آن تبدیل شوید.
شروع کنید و جرأت داشته باشید. از دایره آسایش و راحتی خود دورتر بروید و خودتان را رشد دهید. میزان کاری که انجام می دهید را افزایش دهید، انتظاراتتان را بیشتر کنید و قوه تصور و خیالتان را تقویت کنید.
2. نرخ شکست خود را دوبرابر کنید.
توماس جی. واتسون می گوید: "می خواهید فرمولی برای موفقیت به شما بدهم؟ خیلی ساده است. نرخ شکست خود را دوبرابر کنید. شما به شکست به عنوان دشمن موفقیت می نگرید. ولی اصلاً اینطور نیست. شاید شکست شما را دلسرد کند یا شاید از آن چیزی یاد بگیرید. پس پیش بروید و اشتباه کنید. هر کاری می توانید بکنید. چون باید به یاد داشته باشید که آنجا جائی است که موفقیت را خواهید یافت".
اگر می خواهید موفق شوید باید شکست بخورید. هیچ کس با چند شکست کوچک موفق نمی شود. بعد از تنها سه بار شکست خوردن، اولین کسی نخواهید بود که موفق می شود. باید شکست بخورید، شکست، شکست و شکست. شکست راه رسیدن به موفقیت است. آنقدر باید زمین بخورید تا راه رفتن را یاد بگیرید.
3. از خواسته خود استفاده کنید.
وینسنت تی. لمباردی می گوید: "تفاوت بین یک فرد موفق و دیگران عدم توانایی یا کمبود دانش او نیست، بلکه نخواستن اوست".
آرزو کلمه دیگری برای خواسته است. برای موفق شدن باید بیشتر از هر چیز دیگری آرزوی موفق شدن داشته باشید. افراد موفق قویتر از دیگران و لزوماً باهوشتر نیستند، ولی آرزوی آنها بیشتر است. آنها آرزوی فراوانی برای دیدن تحقق هدفشان دارند. آیا شما هم این آرزوی فراوان را دارید؟ بدون آرزو، انگیزه رسیدن به هدف را نخواهید داشت.4. شما به اراده و تعهد نیاز دارید.
ماریو آندرتی می گوید: "آرزو کلید انگیزه است، ولی اراده و تعهد است که موجب پیگیری مداوم هدفتان می شود – تعهد به برتری – که شما را قادر می سازد به موفقیتی که به دنبالش هستید برسید".
آیا اراده دارید؟ فرد مصمم بیشتر از هزاران فرد بی علاقه موفق می شود. آرزو، اراده و تعهد از لحاظ استراتژیک شما را در موقعیت موفقیت قرار می دهند.
5. برتری لازم است.
چارلز کندال آدامز می گوید: "هیچ کس فقط با کاری که از او خواسته می شود به موفقیت بسیار برجسته ای نمی رسد؛ مقدار و برتری چیزهای فراتر از لزوم است که بزرگی تمایز نهایی شما را مشخص می کند".
آیا خدمات عالی ارائه می دهید؟ برای بهترین شدن، باید بهترین خدمات را ارائه دهید. باید به مشتریانتان چیزی ارائه دهید که نمی توانند آن را از جای دیگری بدست آورند.
کیفیت خدمات شما چگونه است؟ آیا کسی می تواند کار شما را انجام دهد؟ آیا کار شما عالی است؟
6. خیال لازم است
جیمز آلن می گوید: "خیالی که شما در ذهنتان آن را می ستایید، ایده آلی که در صدر قلبتان می نشانید، همان چیزی است که زندگی تان را با آن می سازید و تبدیل به همان می شوید".
برای موفق شدن، باید به موفقیت فکر کنید. فقط از راه تعمق در موفقیت است که می توانید آرزوی موفق شدن را خلق کنید. باید خیال واضحی از آنچه دوست دارید بدست آورید داشته باشید. این آرزو و خواسته باید شما را از پا درآورد. اگر این آرزو شما را از پا درآورد، بالاخره روزی تحقق خواهد یافت.
7. به سمت موفقیت بروید
ماروا کالینز می گوید: "موفقیت به سمت شما نمی آید شما باید به طرفش بروید".
موفقیت از آسمان در آغوش شما نمی افتد؛ باید به دنبالش بروید. باید تعقیبش کنید. باید بیشتر از هر چیز دیگری آن را بخواهید. یک فرد تنبل موفق نخواهد شد، فقط کسانی که می خواهند کار کنند، کسانی هستند که می خواهند به سمتش بروند.
آیا می خواهید به سمت موفقیت بروید؟ آیا خیال واضحی از آن دارید؟ آیا آرزوی عطشناکی برای آن دارید؟ آیا می خواهید شکست بخورید؟ اگر اینطور هستید، در مسیر درست موفقیت هستید.
کمردرد تجربه ای دردناک است و ممکن است حتی چند روز شما را خانه نشین کند. آنهایی که نوع شدیدتر آن را تجربه کرده اند، نگران آن هستند که مبادا مجبور شوند برای درمان به جراحی متوسل شوند.
ماساژ درمانی نیز از دیگر روش های موثر در بهبود کمردرد است. البته باید توجه داشت این کار از سوی فردی متخصص، ورزیده و آشنا به علوم پزشکی انجام شود که قادر به تشخیص صحیح و بررسی عکس یا سی تی اسکن بیمار باشد.
در برخی موارد فتق شدید، دیسک یا تنگی کانال نخاع، ماساژ می تواند خطرناک یا عارضه دار باشد و نباید انجام شود. بنابراین بررسی گرافی ( عکس ) یا ام. آر. آی بیمار قبل از انجام ماساژ ضروری است.
انجام همزمان طب سوزنی و ماساژ در مواردی می تواند به تسریع روند درمان کمک کند.
بادکش گذاری ( Cupping ) که شامل گذاشتن بادکش در برخی نقاط بدن، طب سوزنی روی کمر یا اندام تحتانی است نیز از دیگر روش های کمکی محسوب می شود.
گرم نگه داشتن موضع، استفاده از کیسه آب گرم و قراردادن جریان آب گرم روی کمر روزانه برای حدود ۱۵ ۱۰ دقیقه نیز می تواند کمک کننده باشد.
استفاده از چسب های مخصوص حاوی مواد گیاهی ضد درد از جمله منتول در موضع درد نیز می تواند به شل شدن عضلات و کاهش درد بینجامد.
تغییر شیوه زندگی نیز از نکات بسیار مهم دیگر است.
استفاده از توالت فرنگی، پرهیز از دوزانو نشستن یا ایستادن به مدت طولانی، استفاده از کفش مناسب، استفاده از تشک طبی، پرهیز از بلند کردن اجسام و استراحت کافی، از جمله این نکات است.