توصیه های رهبر انقلاب به حجاج
جرج جرداق نویسنده برجسته لبنانی در گذشت
جرج جرداق، محقق سرشناس در حوزه اسلام، نویسنده، شاعر و نمایشنامه نویس، شیعه را مکتبی اخلاق گرا توصیف می کند و خودش را نیز به دلیل داشتن اخلاق پسندیده، شیعه می داند. او از اینکه جامعه شیعه به سمت انشقاق پیش می رود، ابراز تاسف کرد.
به گزارش شفقنا (پایگاه بین المللی همکاری های خبری شیعه)، جرج جرداق، نویسنده، شاعر و نمایشنامه نویس مسیحی لبنانی است. او سال 1926 میلادى در جدیده مرجعیون واقع در جنوب لبنان در یک خانواده مسیحى چشم به جهان گشود. پدر و مادرش منتسب به یک قبیله یمنى بادیه نشین بودند و نسبت به مسایل فرهنگى، علمى و ادبى و آموزش اهتمام خاصى داشتند. آنان به حضرت على (ع) بسیار ارادت داشتند و بر سردر خانه خود، سنگى را نصب کرده بودند که روى آن جمله لا فتى الا على، لا سیف الا ذوالفقار حک شده بود. جرج جرداق در وصف حضرت علی (ع) می گوید: "ای روزگار کاش می توانستی همه قدرت هایت را، و ای طبیعت، کاش می توانستی همه استعدادهایت را در خلق یک انسان بزرگ، نبوغ بزرگ و قهرمان بزرگ جمع می کردی و یک بار دیگر به جهان ما یک علی دیگر می دادی". او با نوشتن کتابی درباره امام علی (ع) بین شیعیان شناخته شد. کتاب «الامام علی صوت العدالة الانسانیه» مشهورترین کتاب اوست که در ۵ جلد با عناوین «علی و حقوق بشر» ، «علی و انقلاب فرانسه» ، «علی و سقراط» ، «علی و دوران زندگانی اش» و «علی و قومیت عربی» به زبان فارسی منتشر شده است.
خبرنگار شفقنا (پایگاه بین المللی همکاری های خبری شیعه) گفت وگویی با جرج جرداق انجام داده که در ادامه می خوانید:
شفقنا: دکتر! چگونه با مکتب شیعه و شخصیت امیرمومنان (ع) آشنا شدید؟
جرداق: پدر من از کودکی علی بن ابی طالب را دوست داشت و می گفت، اگر علی بن ابی طالب پیامبر بود من از دین او پیروی می کردم. مادرم هم شخصیت علی بن ابی طالب را ستایش می کرد و می گفت، علی انتقام مسیح را از یهود در خیبر گرفت.
در ایام نوجوانی به سراغ این شخصیت بزرگ رفتم و به مطالعه درباره شخصیت علی بن ابی طالب پرداختم؛ بله، تمام خوبی ها را در امام شما یافتم، پیشوای شما نمونه ی کامل از یک انسان نمونه است.
هر روز حداقل یک ساعت مطالعه را به پیشوای شما اختصاص دادم و به خودم گفتم شخصی با این کمالات ویژه صاحب چه مکتب و چه فکری است؟ بعد از پنج سال مطالعه مکتب شما را بهترین مکتب دانستم.
شفقنا: شما مکتب شیعه را چگونه می بینید؟
جرداق: مذهب شیعه بهترین مذهب است؛ چرا که این مذهب برای تمامی امور پاسخی دارد. نکته لازم به ذکر این است که پاسخ به تمامی امور از لحاظ عقلی و علمی ثابت شده است. الان خود شما هر سوالی را که مطرح می کنید مذهبتان برای آن پاسخ دارد اما سایر مذاهب اسلامی اینطور نیستند برای مثال، اقتصاد، سایر مذاهب اسلام و حتی سایر ادیان پاسخی به اقتصاد نوین ندارند ولی مذهب شیعه طوری به سوالات اقتصادی پاسخ داده که بنده در هنگام مطالعه لذت می برم؛ البته این نکته به عنوان مثال بود.
شفقنا: شما بعد از این همه مطالعه و پژوهش چرا مسلمان و شیعه نشده اید؟
جراق: من بعد از سال ها تحقیق، شیعه را در یک کلمه یافتم و آن هم «اخلاق» بود. بنده شیعه هستم چرا که اخلاق پسندیده ای دارم.
شفقنا: جامعه ی شیعی را چگونه می بینید؟
جرداق: سوال شما بسیار مبسوط است. متاسفانه جامعه ی شیعه به سمت انشقاق به پیش می رود. جامعه ی شیعه ی کنونی تفاوت بسیاری با مذهب شیعه دارد. من معتقدم که اگر یاری خداوند نبود این مذهب به کلی از بین می رفت زیرا دشمنان کنونی بشریت به شدت بر این مذهب می تازند. اگر مذهب شیعه را بررسی کنیم خواهیم دید که در طول تاریخ از زمان علی بن ابی طالب دشمنان به این مکتب رحمی نداشتند. ریشه ی مخالف این مذهب ستمگران تاریخ هستند. هم اکنون مشاهده می کنیم، چرا همه ی ستمگران علیه سوریه بسیج شده اند؟ چرا اسراییل علیه حزب الله فعالیت می کند؟ چرا تمام عرب ها بر شیعیان می تازند؟ چرا انقلاب بحرین به ثمر نرسیده است؟ چرا کشورها علیه جمهوری اسلامی فعالیت می کنند؟ واقعا جامعه ی شیعه تاکنون این سوالات را از خود پرسیده است؟ آیا جامعه ی شیعی تاکنون از خود پرسیده است که چرا جنگ ایران و عراق هشت سال به طول انجامید؟ تمامی ستمگران از شیعه می ترسند. وقتی امام خمینی، حکومت جمهوری اسلامی را تشکیل داد چرا سران استکبار علیه این حکومت ایستادند؟ هم اکنون مشاهده می کنید که تمامی ستمگران علیه مکتب شیعه هستند. ای کاش جامعه ی شیعی احساس خطر کند و دشمن خود را بشناسد.
شفقنا: به نظر شما نیاز فعلی جامعه شیعی چیست؟
جرداق: نیاز جامعه شیعه، امام شناسی است. شیعه باید امام خود را بشناسد برای مثال آیا تاکنون (خود شما) به زیارت ائمه ی خودتان رفته اید؟ معنای (عارفاً بحقه) چیست؟ عارفاً بحقه یعنی اطاعت، شیعه اگر از امام خود اطاعت کند به بالاترین سطح می رسد.
سلمان، ابوذر، مقداد، میثم تمار و بسیاری از این شخصیت ها چرا به این جایگاه رسیده اند؟ چرا این شخصیت ها برای شیعیان عزیز هستند؟ جواب این سوال ها همان اطاعت است.
سخن علی بن ابی طالب به میثم چه بود؟ امام شما به میثم گفت اگر با من باشی و از من اطاعت کنی در بهشت مقام مرا داری. پس اگر جامعه ی کنونی شیعه از امام غایب خود اطاعت کند به والاترین مقام دست پیدا خواهد کرد.
شفقنا: چه شخصیت هایی معاصری از مذهب شیعه برای شما دوست داشتنی هستند؟
جرداق: مذهب شیعه شخصیت های عزیزی دارد اما در این بین دو نفر از همه برای من دوست داشتنی تر هستند. اولین شخصیت امام خمینی است. شنیده بودم که امام خمینی در هنگام زیارت علی بن ابی طالب بسیار ادب می کرد به صورتی که وی در هنگام ورود از پایین پا وارد حرم می شد و در همان جا می ایستاد و امام خود را زیارت می کرد.
شخصیت دوم شهید صدر است. یکی از شاگردان شهید صدر برایم می گفت که شهید صدر آرزو داشت که خاک کف پای قنبر غلام علی بن ابی طالب باشد.
این دو شخصیت را بسیار دوست دارم چرا که معرفت علی بن ابی طالب را به خوبی نشان دادند.
شفقنا: جشنواره ی غدیر را چگونه ارزیابی می کنید؟
جرداق: غدیر باید جهانی شود، شیعیان باید به مساله ی غدیر اهمیت فراوان بدهند و اینطور نباشد که فقط در ایام غدیر به یاد غدیر باشند. غدیر سند اسلام و شیعه است.
شفقنا: به نظر شما دشمنان غدیر به نتیجه ای می رسند؟
جرداق: من دشمنان غدیر را همیشه جاهل و احمق می دانستم به راستی که همین طور است؛ دشمنان علی بن ابی طالب به کلی احمق هستند و احمق هم به هیچ نتیجه ای نمی رسد.
شفقنا: آیا افراد گوناگون از سایر مذاهب می توانند به حقانیت غدیر برسند؟
جرداق: بله، افراد گوناگون می توانند به مذهب شیعه برسند و از نظر من راه رسیدن به غدیر از کربلاست، راه رسیدن به مذهب شیعه، عاشوراست. کسانی که سرشت پاکی دارند یقینا با مطالعه ی مصیبت کربلا به غدیر می رسند.
شفقنا: استاد از شما می خواهم از خود سوالی بپرسید و پاسخ خود را بدهید؟
جرداق: چرا علی بن ابی طالب در تمامی زمان ها مظلوم است؟ جواب سوال من اشک است.
منبع: شفقنا
موضوعات مرتبط: دانستنی هامقالهمناسبت ها
نظر رهبری درباره لباس مشکی پوشیدن برای اباعبدالله الحسین(ع)
آیا پوشیدن لباس مشکی در ایام عزای سید و سالار شهیدان اباعبدالله حسین علیهالسلام کراهت ندارد؟ با توجه به حکم کلی که پوشیدن لباس سیاه کراهت دارد و در نماز نیز مکروه است. و اگر کسی نذر کرده باشد آیا نذر او صحیح است؟
ما یک حکم کلی داریم در خصوص پوشیدن لباس تیره مشکی که کراهت دارد و نماز خواندن با آن هم ثواب نماز را کم میکند؛ این فتوای حضرت آقا هم هست. اما تبصره هم دارد نسبت به عبا، عمامه و کفش استثنا شده و اگر مشکی باشد کراهت ندارد. و همچنین یک حکم کلی نسبت به عزادار داریم که صاحب عزا خوب است به گونهای باشد که معلوم باشد عزادار هست و این لباس مشکی پوشیدن عزادار هنگام سوگواری امام حسین علیهالسلام و ائمه بزرگوار، امروزه نشانه این هست که طرف میخواهد نشان دهد من عزادار هستم. بنابراین حکم کراهت را ندارد. بنابراین اگر کسی نذر کرده باشد با شرایط نذر شرعی، طبق نذرش هم اگر بتواند باید عمل کند.
اما توجه داشته باشید به هر حال عزادار بودن شیوههای مختلفی دارد. حالا ممکن است با پوشیدن لباس مشکی باشد یا با پرهیز از افعال و کارهای شاد یا با گریه کردن و گریستن و شیوههای مختلف دیگر. به هر حال ما امیدوار هستیم بتوانیم این حالت عزاداری را در این ایام سوگواری مراعات کنیم.
موضوعات مرتبط: در محضر بزرگاندانستنی هامناسبت ها
عید قربان مبارک
میلاد کریم اهل بیت(ع) مبارک
در مکتب وحی
كودكى در مكتب وحى
امام حسن علیه السلام در کودکی در مجلس رسول خدا صلی الله و علیه و آله شركت مى كرد، سخنان حضرت را مى شنيد و حفظ مى كرد. وقتى محضر مادرش مى آمد آنچه را كه حفظ كرده بود بيان مى نمود.
اميرالمؤمنين علیه السلام به منزل كه مى آمد، فاطمه سلام الله علیه آيه تازه اى از قرآن را براى آنحضرت مى خواند، اميرالمؤمنين مى فرمود: فاطمه جان! اين آيه را از كجا ياد گرفته اى تو كه در مجلس پيامبر صلی الله علیه وآله نبودى؟
مى فرمود: پسرت حسن در مجلس بابايش ياد مى گيرد و برايم مى گويد: روزى على علیه السلام در گوشه منزل پنهان شد امام حسن علیه السلام مانند روزهاى گذشته محضر مادرش فاطمه آمد، تا آنچه را كه از آيات قرآنى شنيده بيان كند. زبانش به لكنت افتاد، نتوانست سخن بگويد، فاطمه سلام الله علیه از اين پيشامد تعجب كرد!
امام حسن عرض كرد:مادر جان ! تعجب نكن ! حتما شخص بزرگوارى سخنانم را مى شنود، گوش دادن او مرا از سخن گفتن بازداشته است .
ناگاه على علیه السلام بيرون آمد و فرزند عزيزش حسن را بغل گرفت و بوسيد.
بحار: ج 43، ص 338
موضوعات مرتبط: مناسبت هاعترت
اولین بانو
دهمین روز از ماه مبارک رمضان سال ده بعثت مصادف است با وفات یکی از زنان برگزیده عالم هستی حضرت خدیجه سلام الله علیها.
پیامبرخداصلی الله علیه وآلهفرمودند: خداوند از زنان چهار نفر را برگزید که عبارتنداز مریم و آسیه و خدیجه و فاطمه(خصال، ج1،ص225)
اولین زن با ایمان
وجود نازین آن حضرت در ایمان و اخلاص ورشادت بی نظیر است بطوری که اولین زنی است که پیامبر(صلی الله علیه وآله)را تصدیق نمودو اولین زنی است که در مکه با رسول خدا ( صلی الله علیه وآله) نماز جماعت خواند واولین زنی است که ایمان خود را در مکه میان مشرکین اظهار نمود واول زنی است که در مقابل دشمن از رسول خدا ( صلی الله علیه وآله) دفاع نمود اول زنی است که ایمانش با قبول ولایت امیر المومنین به درجه کمال رسید .
در فضل ومناقب آن بانوی بزرگوار همین بس که رسول خدا فرمودند:«دین من برپا نشد مگر به دو چیز :اموال خدیجه سلام الله علیها و شمشیر علی بن ابیطالب (علیه السلام)»همچنین فرمود:«هیچ مالی به اندازه اموال خدیجه( سلام الله علیها) به من منفعت نرساند.(امالی طوسی:ص468)
خدیجه کبری علیهاالسلام اموال فراوانی از پدر به ارث برده بود و با آن تجارت می کرد و در این راه از مردانی درست کار مدد می جست . اموال وی را بیشتر از هشتادهزار شتر که در مناطق مختلف مانند حبشه و مصر پراکنده بودند ، نوشته اند(.بحارالأنوار ، ج 16 ص 22)
حسادت ها
در لابلای متون شیعه و سنی داستان حسادت برخی از همسران پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم به جایگاه خدیجه کبری علیهاالسلام نزد پیامبر صلوات الله علیه با اشکال گوناگون به چشم می خورد . البته رسول الله علیه وعلی آله السلام پاسخ آنها را می داده اند و برتری ایشان را نسبت به سایرین روشن می ساخته اند . از میان این موارد به نمونه ای اشاره می کنیم .
عایشه نقل کرده است که رسول خدا ( صلی الله علیه و آله وسلم ) از خانه بیرون نمی رفت مگر آنکه خدیجه ( علیهاالسلام ) را یاد می کرد و بر او به خوبی و نیکی مدح و ثنا می فرمود .
روزی از روزها غیرت مرا گرفت و گفتم : خدیجه ( علیهاالسلام ) پیرزنی بیش نبود و خدا بهتر از او را به شما عوض داده است . پیامبر ( صلی الله علیه و آله وسلم ) غضبناک شد به طوری که موهای جلوی سرش از خشم تکان می خورد ، سپس فرمود : نه به خدا ، بهتر از او را خدا به من عوض نداده است ، ایمان آورد وقتی مردم کافر بودند ، مرا تصدیق کرد زمانی که مردم مرا تکذیب کردند ، در اموال خود با من مواسات کرد وقتی مردم مرا محروم ساختند و خدا از او فرزندانی روزی من کرد و از زنان دیگر محروم فرمود . (اسدالغابة ، ج 5 ص 436)
در منابعی هم آمده که عایشه پس ازاین اتفاق با خود چنین گفت :
«و الله لا أذکرها بسوء أبدا»( سوگند به خدا که هیچ گاه او را به بدی یاد نخواهم کرد )(تذکرة الخواص ، ص 303 )
لطف خداوند به خدیجه کبری سلام الله علیها
جستجو در منابع حقایقی را روشن می سازد که یکی از آنها لطف و عنایت خاص خداوند متعال به خدیجه کبری علیهاالسلام است . به برخی از این موارد اشاره می کنیم .
1-جبرییل سلام الله علیه به پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم عرض کرد :
ای محمد ( صلی الله علیه و آله وسلم ) این خدیجه ( علیه السلام ) است که نزد تو می آید . به او از جانب خداوند سلام برسان و او را بشارت ده به خانه ای در بهشت از جواهر که نه ناله ای در آن است و نه رنجی(تذکرة الخواص ، ص 302 )
2- پیامبر صلی الله علیه وآله و سلم به خدیجه کبری سلام الله علیها فرمودند :
یا خدیجة ... إن الله عزوجل لیباهی بک کرام الملائکة کل یوم مرارا( بحارالأنوار ، ج 16 ص 78 )
ای خدیجه خداوند عزوجل در هر روز چندین بار نزد فرشتگان بلند مرتبه اش به وجود تو مباهات می کند .
امثال این موارد فراوان است و همگی از مقام والای خدیجه کبری سلام الله علیها نزد خداوند متعال حکایت می کند .
سرانجام
با رشد فزاینده گروندگان به اسلام ، فشار مشرکین بر مسلمین بیشتر شد تا جایی که تمام مسلمین را به شعب ابی طالب فرستادند و آنها را در مضیقه شدید از نظر ارتباط و تهیه مواد غذایی قرار دادند . این کار تا سال دهم بعثت ادامه یافت . مسلمین در این مدت از اموال خدیجه کبری علیهاالسلام و جناب ابوطالب علیه السلام استفاده می کردند تا جایی که این اموال به پایان رسید . یک سال مانده بود که با امضای صلح نامه مسلمین از شعب خارج شوند که دو مصیبت بر پیکره اسلام و نبی مکرم صلی الله علیه وآله و سلم وارد آمد . وفات حامی بزرگ ایشان جناب ابوطالب سلام الله علیه و درگذشت خدیجه کبری علیهاالسلام . سال وفات این دو اسوه جاودانه اسلام از سوی خاتم الأنبیاء " عام الحزن " نام یافت .
چهارده قرن از آن روزها می گذرد . جامعه مسلمین افراد سخت کوش فراوانی به خود دیده است اما نام خدیجه کبری علیهاالسلام نامی است که درخششی خاص دارد . زحمات این بانوی گرانقدر نباید از یادها و خاطره ها محو گردد . هرچند مزارایشان در مکه و در حجون همچون مزار فرزندان معصومشان علیهم السلام در بقیع به تیغ نادانی وهابیت تخریب گردیده است اما نام و یاد آنها در دلهای همه سرسپردگان انسانیت و شرافت و خدمت جاودانه خواهد ماند .
موضوعات مرتبط: ديدگاههاي مدير وبلاگمناسبت ها
همه به مهمانی خدا برویم
روز جوان مبارک
حلول ماه شعبان مبارک
عید مبعث مبارک
به بهانه روز معلم
آموزگار فداکار روستای سنجگان قم
امیررضا سلطانی تنها آموزگار روستای سنجگان قم با وجود داشتن دیسک کمر و ۲ ماه مرخصی استعلاجی
از سوی پزشک معالج اما با فداکاری و برای ناتمام نماندن درس دانشآموزان، کلاس درس را به منزل خود آورده است.
موضوعات مرتبط: مناسبت ها
شب آرزو ها
تاملی در دعای ماه رجب (لطفا کمی با دقت بخوانید)
امام صادق علیه السلام توصیه نمودند: که در ماه رجب بعد از هر نماز واجب این دعا را بخواند
موضوعات مرتبط: مناسبت ها
بسم الله الرحمن الرحيم
در فضيلت و اعمال ماه مُبارك رجب
رجب نام نهري است در بهشت از شير سفيدتر و از عسل شيرين تر هر كه يك روز رجب را روزه دارد البته از آن نهر بياشامد.
در فضيلت ماه رجب از حضرت رسول خدا - صلي الله عليه و آله - روايت شده كه ماه رجب ماه بزرگ خداست و ماهي در حُرمت و فضيلت به آن نمي رسد و قتال با كافران در اين ماه حرام است .
رجب ماه خداست و شعبان ماه من است و ماه رمضان ماه امّت من است كسي كه يك روز از ماه رجب را روزه دارد مستوجب خشنودي بزرگ خدا گردد و غضب الهي از او دور گردد و دري از درهاي جهنم بر روي او بسته گردد.
از حضرت صادق عليه السلام منقولست كه حضرت رسول - صلي الله عليه و آله - فرمود:
« ماه رجب ماه استغفار امّت من است پس در اين ماه بسيار طلب آمرزش كنيد كه خدا آمرزنده و مهربان است و رجب را اَصَب مي گويند زيرا كه رحمت خدا در اين ماه بر امّت من بسيار ريخته مي شود.» پس بسيار بگوييد:
«اَسْتَغْفِرُاللهَ وَ اَسْئَلُهُ التَّوْبَهَ »
روز اول رجب روز شريفي است و در آن چند عمل است:
اوّل: روزه گرفتن، روايت شده كه حضرت نوح - عليه السلام - در اين روز به كشتي سوار شد و امر فرمود كساني را كه با او بودند روزه بدارند و هر كه اين روز را روزه بدارد آتش جهنم يك سال از او دور شود.
دوّم: غسل كند.
سوّم: زيارت امام حسين – عليه السلام – كند.
موارد ديگر به كتاب ارزشمند مفاتيح الجنان رجوع شود.
روز اول رجب مصادف با ولادت با سعادت پنجمين چراغ هدايت امام محمد باقر – عليه السلام - مي باشد .
موضوعات مرتبط: مناسبت ها
تبریک به مادر خوبیها
روز زن
شناخت حق مادر
امام سجّاد عليه السلام:
وَ أمّا حَقُّ اُمِّكَ فَأنْ تَعلَمَ أنَّها حَمَلَتكَ حَيثُ لايَحتَمِلُ
أَحَدٌ أَحَدا و أعطَتْكَ مِن ثَمَرَةِ قلبها مالا يُعطِي أحَدٌ أحَدا؛
حقّ مادرت بر تو اين است كه بدانى او تو را در جايى حمل كرده است
كه هيچ كس ديگرى را حمل نمیکند و از ميوه دلش آن به تو داد
كه هيچ كس به ديگرى نمیدهد.
امالى صدوق ، ص۴۵۳ / آينه يادها : ص 178
موضوعات مرتبط: مناسبت ها
سال نو مبارک
فاطمه، فاطمه است
خواستم بگويم، فاطمه دختر خديجهي بزرگ است.
ديدم فاطمه نيست.
خواستم بگويم که فاطمه دختر محمد است.
ديدم که فاطمه نيست.
خواستم بگويم که فاطمه همسر علي است.
ديدم که فاطمه نيست.
خواستم بگويم که فاطمه مادر حسين است.
ديدم که فاطمه نيست.
خواستم بگويم، که فاطمه مادر زينب است.
باز ديدم که فاطمه نيست.
نه، اينها همه هست و اين همه فاطمه نيست.
فاطمه، فاطمه است
دکتر علی شریعتی
موضوعات مرتبط: مناسبت هابا دکتر شریعتی
در سوگ مادر
غروب جمعه
چه میشود که مرا هم به آسمان ببری؟
به میهمانی سبز فرشتگان ببری
چه میشود که در این قحط عشق و شربت و شعر
مرا به کشف غزلهای مهربان ببری
چه میشود که در این ابتدای راه، مرا
به روزهای خوش آخرالزّمان ببری؟
چه میشود که همینجا مدینهات باشد
تو هم برای یتیمان، شبانه، نان ببری؟
چه میشود که بیایی از این به بعد مرا
به عمق حادثه، آن سوی امتحان ببری؟
چه میشود که مرا مثل عاشقان خودت
سهشنبههای اجابت، به جمکران ببری؟
موضوعات مرتبط: مناسبت ها
به مناسبت چهلمین روز دوست سفر کرده
حسرت همیشگی
حرفهای ما هنوز ناتمام ...
تا نگاه میکنی :
وقت رفتن است
باز هم همان حکایت همیشگی !
پیش از آن که با خبر شوی !
لحظه عزیمت تو ناگزیز میشود
آی ...
ای دریغ و حسرت همیشگی !
ناگهان
چقدرزود
دیر میشود !
شعر :زنده یاد قیصر امین پور
موضوعات مرتبط: مناسبت ها
آغاز امامت امام زمان (عج) مبارک باد
ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی
دل بی تو به جان آمد وقت است که باز آیی
آغاز ولایتعهدی جان جهان مبارک باد
بیا عصاره حیدر، بیا چکیده ی زهرا
بیا که بوی رسولی ، بیا که نور خدایی
شب غریبی مان می شودبه یاد تو روشن
تویی که در همه شبها چراغ خانه مایی
بیا دو باره پاک کن زجاده ها غبار را
به عاشقان نوید ده رسیدن بهار را!
تمام لحظه های من فدای یک نگاه تو
بیا و پاک کن زدل حدیث انتظار را !
- منبع: آغاز امامت امام زمان (عج) مبارک باد | آسمونی h
موضوعات مرتبط: مناسبت ها
حاج غلامرضا آذریان به سوی محبوب پر کشید
یا ایتهاالنفس المطمئنه ارجعی الی ربک راضیه مرضیه فادخلی فی عبادی وادخلی جنتی
حاج غلامرضا آذریان به سوی محبوب پر کشید
ایشان مدیر سابق دبیرستان نمونه دولتی الهادی (ع) شهرستان شوشترویکی از مومنین مخلص وبی ادعای منطقه فرهنگ شهر بود که عمر ی در خدمت به دانش آموزان این شهرستان تلاش بی وقفه وبی ریا از خود نشان داد امروز جمعه90/10/13در سن 56سالگی دعوت حق را لبیک گفت وبه دیدار معشوق شتافت وخلقی را در ماتم خود داغدار کرد.
مراسم تشیع پیکر مرحوم روز یکشنبه92/10/15 ساعت 2/5 بعدازظهر از درب مسجد علامه شیخ فرهنگشهر بطرف مقام صاحب الزمان برگزار خواهد شد
جامعه فرهنگیان شوشتر واهالی منطقه فرهنگ شهر ونمازگزاران مسجد علامه شیخ ضمن اعلام همدردی این مصیبت بزرگ را به خانواده محترم آذریان وفرزندان برومندش تسلیت می گویندوبرای بازماندگان آرزوی صبر واجر عظیم دارند.
موضوعات مرتبط: مناسبت ها
عید غدیر خم
هفته دفاع مقدس گرامی باد
میلاد امام مهربانیها مبارک
میلاد امام هشتم مبارک
زائری بارانی ام ، آقا به دادم می رسی؟
بی پناهم خسته ام، تنها، به دادم می رسی؟
گر چه آهو نیستم اما پر از دلتنگی ام
ضامن چشمان آهوها، به دادم می رسی؟
از کبوترها که می پرسم نشانم می دهند
گنبد و گلدسته هایت را، به دادم می رسی؟
ماهی افتاده بر خاکم لبالب تشنگی
پهنه آبی ترین دریا، به دادم می رسی؟
ماه نورانی شب های سیاه عمر من
ماه من ، ای ماه من، آیا به دادم می رسی؟
من دخیل التماسم را به چشمت بسته ام
هشتمین دردانه زهرا، به دادم می رسی؟
باز هم مشهد ، مسافرها، هیاهوی حرم
یک نفر فریاد زد: آقا به دادم می رسی؟
موضوعات مرتبط: مناسبت ها
السلام علیک یا کریمه اهل بیت،حضرت معصومه سلام الله علیها
به بهانه روز دختر
در سوگ امام صادق(ع)
چشم اشكبار
زین ماتمى كه چشم ملایك ز خون، ترست
گویا عزاى صادق آل پیمبرست
خلقی پریش خاطر و دلها پر آذرست
مُلك و مَلَك به ناله و افغان و اشك و آه
چون داغدار، حضرت موسى بن جعفرست
خون مىرود ز فرط غم از چشم شیعیان
زیرا كه قلب عالم امكان مكدَّرست
منصور، شاد گشت ز قتل خدیو دین
اما به خُلد، غم زده زهراى اطهرست
او گرچه كشت خسرو دین را ولى به دهر
نامش به ننگ تا به ابد ثبت دفترست
تن در نداد بر سنم و این كلام نغز
بر پیروان حقّ و عدالت مقرّرست
آزادْمرد، تن به زبونى نمیدهد
مرگ از حیات در نظر مرد خوشترست
تنها نه اشكبارْ چشم «صفا» زین عزا بود
دلهاى شیعیان همه از غم مكدّرست
على سهرابى تویسركانى «صفا»
موضوعات مرتبط: مناسبت ها
مناظره پزشکی امام صادق با طبیب هندی(لطفا از دست ندهید)
مناظره پزشکی امام صادق با طبیب هندی(لطفا از دست ندهید)
روزى امام صادق عليه السلام به مجلس منصور دوانيقى وارد شد. طبيب هندى كنار خليفه نشسته بود.
او كتابهايى كه در موضوع «علم طب » نگاشته شده بود را براى خليفه مى خواند تا ضمن سرگرم ساختن او بر معلومات خليفه بيفزايد.
امام صادق عليه السلام در گوشه ى مجلس نشست. بارانى از هيبت و ابهت از چهره حضرت مى باريد.
مدتى گذشت.
هنگامى كه طبيب از خواندن كتابها فارغ شد، نگاه اش به امام صادق عليه السلام دوخته شد.
لحظاتى مشغول تماشاى سيماى حضرت شد. ابهت و صلابت امام تنش را لرزاند. نگاه اش را به سوى خليفه برگرداند و با اين سؤال سكوت را شكست:
- اين مرد كيست؟
- او عالم آل محمد(صلي الله عليه و آله) است.
- آيا ميل دارد از اندوخته هاى علمى من بهره مند گردد؟
- نگاه خليفه روى امام قرار گرفت. قبل از اين كه چيزى بگويد،امام لب به سخن گشود:
- نه!
- طبيب كه از پاسخ امام شگفتش زده بود، پرسيد:
- چرا؟
- چون بهتر از آنچه تو دارى، در اختيار دارم.
- چه چيز در اختيار دارى؟
- گرمى را با سردى معالجه مى كنم و سردى را با گرمى، رطوبت را با خشكى درمان مى كنم و خشكى را با رطوبت و آنچه را كه پيامبر اسلام(صلي الله عليه و آله) فرموده به كار مى بندم و نتيجه كار را به خداوند وامى گذارم.
سپس به سخن جدش رسول الله اشاره كرده، افزود: «معده خانه هر بيمارى و پرهيز، سر هر درمان است.»
طبيب هندى براى اين كه سخنان امام را سبك جلوه دهد، پرسيد:
- مگر طب غير از اين ها است كه گفتى؟!
- امام فرمود:
- گمان مى كنى من مثل تو اين ها را از كتابهاى طبى آموخته ام؟!
- حتما، غير از اين، راهى براى فراگيرى علم طب وجود ندارد.
- نه، به خدا سوگند، جز از خداوند، از ديگرى نياموخته ام. اكنون بگو كدام يك از من و تو در علم طب داناتريم؟
- كار من طبابت است و حتما در طب از شما عالم ترم.
- پس لطفا به سوالهايم پاسخ گوييد.
- بپرسيد.
- چرا سر آدمى يك پارچه نيست و از قطعات مختلف به وجود آمده است؟
- نمى دانم.
- چرا پيشانى مانند سر انسان از مو پوشيده نيست؟
- نمى دانم.
- چرا بر روى پيشانى خطوط مختلفى نقش بسته است؟
- نمى دانم.
- چرا ابروها در بالاى ديدگان انسان قرار گرفته است؟
- نمى دانم.
- چرا چشمهاى انسان به شكل لوزى ساخته شده است؟
- نمى دانم.
- چرا بينى ميان دو چشم قرار گرفته است؟
- نمى دانم.
- چرا سوراخهاى بينى در زير آن خلق شده است؟
- نمى دانم.
- چرا لب فوقانى و سبيل در قسمت بالاى دهان آفريده شده است؟
- نمى دانم.
- چرا دندانهاى جلو، تيز و دندانهاى آسياب، پهن و دندانهاى انياب (نيش)، دراز آفريده شده است؟
- نمى دانم.
- چرا كف دست و پا، مو ندارد؟
- نمى دانم.
- چرا مرد ريش دارد ولى زن فاقد ريش است؟
- نمى دانم.
- چرا ناخن و موهاى سر انسان روح ندارند؟
- نمى دانم.
- چرا قلب، صنوبرى شكل آفريده شده است؟
- نمى دانم.
- چرا ريه در دو قسمت آفريده شده و در جاى خود متحرك است؟
- نمى دانم.
- چرا كليه ها مانند لوبيا خلق شده اند؟
- نمى دانم.
- چرا كاسه زانوها رو به جلو قرار دارد؟
- نمى دانم.
-چرا ميان كف پا، گود است و با زمين تماس ندارد؟
- نمى دانم.
- اى طبيب هندى! ولى من به فضل خداوند، به حكمت و پاسخ اين سوالها آگاه ام.
طبيب كه چاره اى جز تسليم شدن نداشت، گفت:
- پاسخها را بگوييد تا بهره مند گردم.
آن گاه امام به ترتيب به يكايك سوالهاى مطرح شده، چنين پاسخ گفتند:
- به اين جهت سر از قطعات مختلف تشكيل شده و شكافهايى برايش قرار داده شده است تا صداع (سردرد) آن را نيازارد.
- خداوند مو را بالاى سر رويانده تا به وسيله آن روغن لازم به مغز برسد و بخار مغز از طريق موها خارج شود.
همين طور، پوششى براى سرما و گرما باشد. ولى در پيشانى مو نيافريده تا چشم ها مزاحمى نداشته باشند و بتوانند به راحتى نور بگيرند.
- ابروها را بالاى چشم قرار داد تا به اندازه كافى به چشم ها نور برسد و نيز از رسيدن نور زياد جلوگيرى كند. چون زيادى نور، چشم را آزار داده و زمينه معيوب شدن آن را فراهم مى سازد.
- چشم ها به شكل لوزى آفريده شده تا داروهايى كه با سرمه استعمال مى شود، به آسانى وارد چشم شده، چرك و مرض به آسانى از آن به وسيله اشك خارج شود.
- به اين جهت بينى را ميان دو چشم قرار داده است كه بينى نور را به دو قسمت مساوى تقسيم مى كند تا نور به طور اعتدال به چشم ها برسد.
- سوراخهاى بينى را در پايين آن آفريده تا چرك هاى انباشته شده در مغز از اين سوراخها بيرون شده و بوهاى معطر كه به وسيله هوا متصاعد مى گردد، از آن، بالا رود.
- لب و سبيل را به اين جهت روى دهان قرار داده است تا از ورود كثافات دماغ به داخل دهان جلوگيرى كند. و نيز مانع آلوده شدن خوراكى ها گردد.
- دندانهاى جلو را تيزتر آفريده تا غذا را قطعه قطعه سازند.
- دندانهاى آسياب را پهن خلق كرده تا غذا به وسيله آنها كوبيده و نرم گردند. دندانهاى انياب را درازتر آفريده تا ميان دندانهاى آسياب و دندانهاى پيشين، چون ستونى استوار باشند.
- كف دست و پاها مو ندارند تا بتوانيم اشياء را به وسيله آنها لمس نموده، از قوه لامسه به اندازه كافى استفاده نماييم.
- براى مرد ريش قرار داده تا به پوشاندن صورت محتاج نباشد و نيز از زن بازشناخته گردد.
- به مو و ناخن هاى تن انسان روح نداده تا چيدن و بريدن آنها دردآور و ناراحت كننده نباشد.
- قلب، صنوبرى شكل آفريده شده است تا هنگام آويختگى، نوك باريكش وارد ريه شده و از نسيم آن خنك گردد و نيز مغز سر از حرارت آن آسيب نبيند.
- ريه را در دو قسمت آفريده تا قلب ميان فشارهاى آن دو (هنگام باز و بسته شدن) داخل شده و هوا بگيرد.
- كليه ها مانند لوبيا ساخته شده اند، براى اين كه «منى » از كليه ها قطره قطره به سمت مثانه مى چكد. اگر كليه ها كروى و يا به شكل چهارگوش بودند، قطرات منى كه همواره در حال انبساط و انقباضند، به يكديگر برخورد كرده و در نتيجه هنگام خروج، موجب التذاذ نمى شدند.
- اين كه كاسه زانوها به سمت جلو قرار گرفته، به اين جهت است كه انسان رو به جلو حركت مى كند. سنگينى بدن انسان رو به جلو است. وقتى زانوها به عقب خم شوند، تعادل انسان حفظ شده، راه رفتن و حركات انسان ناموزون و لرزان نمى شود.
- اين كه كف پاها را گود و قوسى مانند، خلق كرده به اين جهت است كه تمام كف پاها با زمين تماس پيدا نكند. زيرا اگر تمام كف پاها به زمين تماس پيدا كند، پا، چشم و اعصاب صدمه مى بينند.
طبيب كه تاكنون سكوت كرده و به سخنان امام گوش مى داد، با تعجب پرسيد:
- اين ها را از كجا مى دانى؟!
- از پدرانم فراگرفته ام؛ پدرانم از رسول خدا(صلي الله عليه و آله) آموخته اند؛ رسول خدا از جبرئيل و جبرئيل از خداوند متعال فرا گرفته است.
طبيب هندى كه چنين شخصيت علمى را در عمرش نديده بود، به فكر فرو رفت. آنگاه در حالى كه محو تماشاى سيماى امام بود، چنين لب به سخن گشود:
- تصديق مى كنم و شهادت مى دهم كه جز خداى يگانه، خدايى نيست و محمد(ص) فرستاده اوست. به خدا سوگند، تاكنون كسى را در طب، عالم تر از تو نديده ام.(1)
پى نوشت:
1- طب الصادق، تحقيق علامه عسكرى، ص 21، به نقل از بحارالانوار، ج 14، ص 478/ مناظرات علمى بين شيعه و سنى، ص 98، به نقل از طب الصادق، محمدعلى خليلى، ص 64.
منبع
ماهنامه كوثر، ش 40
ميثم سنگچاركى
موضوعات مرتبط: مناسبت هاعترت
بمناسبت روز خبرنگار
8 شوال سالروز تخريب بقيع
جلوه جنّت به چشم خاکیان دارد بقیع
یا صفای خلوت افلاکیان دارد بقیع
گر حصار کعبه را جبریل دربانی کند
صد چو موسی و مسیحا پاسبان دارد بقیع
گرچه با شمع و چراغ این آستان بیگانه است
الفتی با مهر و ماه آسمان دارد بقیع
گر چه می تابد بر او خورشید سوزان حجاز
از پروبال ملائک سایبان دارد
این مبارک بقعه را حاجت به نور ماه نیست
در دل هر ذره، خورشیدی نهان دارد بقیع
موضوعات مرتبط: شعرمناسبت ها