حدیث روز

 پيامبر اكرم صلی الله علیه وآله :


لوكانَ الدِّينُ مُعَلَّقا بالثُّرَيّا لَتَناوَلَهُ اُناسٌ مِن أبناءِ فارِسَ؛

اگر دين به ثريّا آويخته باشد، مردمانى از فارس،

آن را به دست خواهند آورد

حكمت نامه پيامبر اعظم صلَّي الله عليه و آله: ح 3785


 

 



موضوعات مرتبط: احادیث
[ دو شنبه 23 بهمن 1391 ] [ 1:24 قبل از ظهر ] [ حسن نارنج پور ]
[ ]

نما متن(18)



موضوعات مرتبط: نما متن
[ دو شنبه 23 بهمن 1391 ] [ 1:15 قبل از ظهر ] [ حسن نارنج پور ]
[ ]

نامه زیبای کودک 9 ساله به امام زمان علیه السلام + تصویر

 



موضوعات مرتبط: جملات الهام بخش برای زندگی
[ یک شنبه 22 بهمن 1391 ] [ 11:37 بعد از ظهر ] [ حسن نارنج پور ]
[ ]

حج بروی یا نروی، ثوابش را بُرده ای!

این قصه را علامه حلی در «کشف الیقین» نقل می کند. علامه می نویسد:

«ابن جوزى حنبلى مذهب، در كتاب تذكرة الخواص می گويد: عبد اللَّه بن مبارک، يک سال به حج مى‏ رفت و سال ديگر، در جنگ شركت مى‏ نمود و اين عمل را مدت پنجاه سال، ادامه داد. 

در يكى از سال ها كه نوبت حج رفتنش بود، در حالى كه پانصد دينار به همراه داشت، به بازار شتر فروشان رفت، تا شترى را براى سفر حج خريدارى نمايد. در راه به خرابه‏ اى رسيد و علويه‏ اى را ديد كه مرغابى مُرده‏ اى را گرفته و بال و پر آن را پاک مى‏ كرد! 

عبد اللَّه گويد: به او گفتم: با اين مردار كه خوردن آن حرام است چه مى‏ كنى؟ 
گفت: اى عبد اللَّه! از كارى كه به تو ارتباط ندارد پرسش مكن! 

فورا در دلم چيزى گذشت كه نكند اين علويه به اين مردار نياز دارد، از اين رو، سؤالم را تكرار نمودم. او گفت: عبداللَّه! اكنون كه اصرار دارى، ناچار، رازم را براى تو بازگو مى‏ كنم! من علويّه‏ اى بى‏ سرپرست هستم و چهار دختر يتيم دارم، پدر آنها مدت كمى است كه از دنيا رفته است و امروز چهارمين روز است كه ما همگى گرسنه‏ ايم و مى‏ دانى كه خوردن مردار در حال اضطرار ايرادى ندارد، از اين رو اين مردار را برداشته‏ ام تا غذايى براى آنها تهيه كنم! 

با شنيدن اين سخن دل عبدالله به درد آمد و مضطرب گشت! عبدالله گوید: به او گفتم: چادرت را باز كن! او چادرش را باز كرد و من تمام دينارها را به دامن او ريختم، و او از شرمندگى سر به زير افكند و به من نگاه نمى‏ كرد، و من از همان جا به خانه بازگشتم، در حالى كه احساس مى‏ كردم خداوند اشتهاى حج را از دلم برگرفته است! 

پس از پايان زمان حج كه حاجيان مراجعت نمودند، به ديدن آنها رفتم و قبولى اعمال آنها را از خدا مسألت نمودم. آنها نيز متقابلا قبولى حج مرا از خدا خواسته و اضافه كردند كه ما تو را در فلان مكان [يعنى عرفات و منى و مشعر] ديده‏ ايم! من كه مى‏ دانستم به حج نرفته‏ ام، از سخنان آنان به فكر فرورفتم كه معناى اين سخنانشان چيست؟

همان شب، رسول خدا (صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم) را در خواب ديدم كه به من فرمود: عبد اللَّه! شگفتى به خود راه مده! تو يكى از فرزندان ستمديده مرا يارى نمودى، من نیز از خدا خواستم تا فرشته‏ اى را به صورت تو خلق نمايد و تا روز قيامت، هر ساله به نيابت تو، حج را انجام دهد! اكنون اگر خواستى به حج برو و اگر نخواستى نرو! اما آن فرشته وظيفه خود را انجام خواهد داد [و خداوند ثواب هر ساله حج را در نامه عملت خواهد نوشت]! *

---------------------
* كشف ‏اليقين ص 486 ؛ تذكرة الخواص، ص 328

 



موضوعات مرتبط: داستانهای عبرت آموز
[ یک شنبه 22 بهمن 1391 ] [ 11:30 بعد از ظهر ] [ حسن نارنج پور ]
[ ]

دهه فجر مبارک

 



موضوعات مرتبط: مناسبت ها
[ یک شنبه 22 بهمن 1391 ] [ 1:57 قبل از ظهر ] [ حسن نارنج پور ]
[ ]

نماز



موضوعات مرتبط: نماز
[ جمعه 20 بهمن 1391 ] [ 10:40 قبل از ظهر ] [ حسن نارنج پور ]
[ ]

نما متن(18)



موضوعات مرتبط: نما متن
[ جمعه 20 بهمن 1391 ] [ 1:26 قبل از ظهر ] [ حسن نارنج پور ]
[ ]

حدیث روز

 دوست داشتن فرزند


امام علي سلام الله علیه :

يَجِبُ عَلَيكَ أن تُشفِقَ عَلى وَلَدِكَ أكثَرَ مِن إشفاقِهِ عَلَيكَ 

شفقت تو به فرزندت بايد بيشتر از شفقت او به تو باشد .

دانشنامه قرآن و حديث ج 3، ص 430 



 



موضوعات مرتبط: حدیث برگزیده
[ جمعه 20 بهمن 1391 ] [ 1:7 قبل از ظهر ] [ حسن نارنج پور ]
[ ]
صفحه قبل 1 ... 72 73 74 75 76 ... 167 صفحه بعد